شفاف : به نقل از وب سایت دیلی میل، این زن عضو گارد زنان قذافی که هم اکنون در زندان بسر می‌برد، در اوایل نا‌ آرامی‌های لیبی ۱۱ نفر را با تیر کشته است.

او در حالی که بر روی تخت بود این طور عنوان کرد «اولین نفر را کشتم، بعد آن‌ها یکی دیگر را وارد اتاق کردند و من دومی را هم با تیر زدم. من از فاصله یک متری به او شلیک کردم».

نسرین یکی از هزاران زنی است که در استخدام گارد زنان قذافی بود، اما در حال حاضر توسط انقلابیون لیبی دستگیر شده و نگران از انتقام انقلابیون است.

بنا به گفته نسرین و پزشکان او، نسرین تحت فشار و اجبار مجبور به شلیک شده است، او حتی از سوی یکی از مسولان درجه بالای ارتش لیبی که مامور محافظت از جان قذافی بود مورد تجاوز قرار گرفته است. نسرین عنوان می‌کند «اقداماتی را که در زمان قذافی انجام داده بودم را به آن‌ها گفتم و آن‌ها نیز عصبانی شدند. من نمی‌دانم که چه آینده‌ای در انتظار من است».

نسرین از گذشته خود این طور می‌گوید که در دوران کودکی پدر و مادر او از یکدیگر جدا شدند و مادر او سرپرستی او را برعهده می‌گیرد. از قضا یکی از دوستان مادر او -فاطمه- در گارد زنان قذافی مشغول به خدمت بود. زمانی که مادر او مبتلا به سرطان می‌شود، فاطمه او را به عضویت در گارد زنان قذافی در می‌آورد تا زا این طریق درآمد داشته باشد.

به رغم مخالفت‌های خانواده، فاطمه از نسرین می‌خواهد که در گارد زنان قذافی باقی بماند «زیرا او زیبا بود و مطلوب قذافی». نسرین این طور عنوان می‌کند که «در گارد زنان قذافی نزدیک به ۱۰۰۰ نفر حضور داشتند و حتی یکی از دوستان دوران تحصیل نیز با من همراه بود».

با آغاز ناآرامی‌ها در لیبی، فاطمه از نسرین می‌خواهد تا طرفدار دو آتشه قذافی باشد «او به من گفت حتی اگر مادرم چیزی بدی راجع به قذافی گفت، من او را بکشم... او مرتبا این را به ما می‌گفت که اگر دست انقلابیون به شما برسد، آن‌ها به شما تجاوز خواهند کرد».

او حتی از خاطرات تلخ تجاوز در بریگارد زنان قذافی نیز تعریف می‌کند که چگونه فاطمه آن‌ها را نزد نظامیان می‌برده و ... در انتها فاطمه از آنان می‌خواسته تا این واقعه را برای کسی بازگو نکنند».

او از خاطرات کشتن انقلابیون نیز این طور توصیف می کند که او را به یکی از مقرهای نگهداری برده‌اند و به او این جمله را گفته‌اند «اگر آن‌ها را نکشی، آن‌ها تو را می‌کشند». نسرین در خصوص زندانیان می‌گوید «زندانیان حال و روز بسیار بدی داشتند و حتی صورت برخی از آن‌ها از شدت شکنجه متورم بود. من در طی سه روز نزدیک به ده تا یازده نفر را کشتم و این در حالی بود که تا به حال به کسی آسیب نرسانده بودم».

نسرین سرانجام از پنجره فرار می‌کند و بتوسط انقلابیون دستگیر می‌شود. انقلابیون در پی محاکمه او هستند ولی خود نسرین نیز قربانی خشونت بوده و بسیاری از داشته های ارزشمند زندگی خود را از دست داده است.